حکمت نهج البلاغه
وَ قَالَ ع: مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ- أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ- وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ
و درود خدا بر او، فرمود: فرزند آدم را با فخر فروشی چه کار او که در آغاز نطفهای گنديده، و در پايان مرداری بد بو است، نه میتواند روزی خويشتن را فراهم کند، و نه مرگ را از خود دور نمايد.
(اعتقادی، علمی)
وَ سُئِلَ مَنْ أَشْعَرُ الشُّعَرَاءِ فَقَالَ ع
- إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَجْرُوا فِي حَلْبَةٍ- تُعْرَفُ الْغَايَةُ عِنْدَ قَصَبَتِهَا- فَإِنْ كَانَ وَ لَا بُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلِّيلُ يريد إمرأ القيس
و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيد بزرگترين شاعر عرب کيست فرمود:) شاعران در يک وادی روشنی نتاختهاند تا پايان کار معلوم شود، و اگر ناچار بايد داوری کرد،
پس پادشاه گمراهان، بزرگترين شاعر است.
(هنری، علمی)
+ نوشته شده در دو شنبه 20 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اعتقادی,علمی,هنری,فرزند آدم,فخر فروشی,نطفه,مردار,روزی,مرگ,شاعر,پادشاهان گمراه, ساعت 9:52 توسط آزاده یاسینی
|